نگارش هشتم -

... ...

نگارش هشتم.

انشا بوی خاک پس از بارش

جواب ها

موضوع انشا "بوی خاک پس از بارش" به زیبایی می‌تواند احساسات و خاطرات مختلفی را در ذهن افراد تداعی کند. در این انشا، می‌توانیم به توصیف زوایای مختلف این بوی خاص بپردازیم. --- **عنوان: بوی خاک پس از بارش** باران، نه تنها زندگی را در دل زمین به جریان می‌اندازد، بلکه یادآور عشق و آرامش نیز هست. هنگامی که باران بر روی زمین خشک می‌بارد، بوی خاص و دلنشینی از خاک برخاسته و فضا را پر می‌کند. این بو، یادآور نوستالژی‌ها و خاطرات شیرین بچگی‌ام است. با اولین قطرات باران، زمین با بارش آغوش خود را می‌گشاید. خاکی که روزها و هفته‌ها به خاطر آفتاب سوزان خشک و خفه شده بود، حالا به حیات دوباره دست می‌زند. بوی تر و تازگی به مشام می‌رسد و حس شادابی و طراوتی را در جانم زنده می‌کند. هنگامی که قدم در دل جنگل می‌گذارم و باران شروع به باریدن می‌کند، بوی خاک تازه مانند عطری لطیف و طبیعی در هوا پخش می‌شود. این بو گویی داستان‌های قدیمی را برایم تعریف می‌کند؛ داستان باران‌های ریز و درشت، و زندگی و حیات دوباره‌ای که به زمین برمی‌گرداند. این بوی خاص تا چند دقیقه بعد از بارش باران در فضا پراکنده می‌شود، گویی طبیعی‌ترین عطر جهان است. بوی خاک، می‌تواند احساساتی چون آرامش، عشق و آزادی را به انسان منتقل کند. برای من، این بو نمادی از زندگی و حیات است؛ زندگی‌ای که هر بار بارش باران قوت می‌گیرد و زمین دوباره جوان می‌شود. در پایان، بوی خاک پس از بارش، تنها یک بوی طبیعی نیست بلکه نمادی از امید، زنده بودن و تجدید حیات است، حسی که همواره در دل طبیعت موجود است. --- این متن به خوبی می‌تواند احساسات و تجربیات شما را در مورد بوی خاک پس از بارش بیان کند. می‌توانید ایده‌های خود را به آن اضافه کنید یا از تجربیات شخصی‌تان استفاده کنید تا انشای خود را منحصر به فرد کنید.
باران یعنی بوی کاهگل های خانه مادر بزرگ، باران که می بارد بوی کاهگل به مشام می رسد و آدمی را مدهوش و افسونگر می کند این بوی خاک …. باران که میبارد همه خوشحال می شوند و من خوشحال تر. چون عاشق بوی باران هستم، وقتی نم نم باران می بارد و بوی خاک در هوای لطیف بارانی پراکنده می شود چنان احساس آرامش می کنم که گویی دنیا مال من است. نفس های عمیق میکشم و زندگی را با تمام وجود حس می کنم. انگار تا قبل از باران مرده بودم، الان زنده هستم و زندگی می کنم. بوی خاک که به مشامم میرسد، غرقِ خالق هستی می شوم و همچنان که نفس های عمیق و آرام بخش می کشم خدا را شکر میکنم بابت این بوی خاک، این بوی ناب. وقتی بوی خاک به مشمامم میرسد در خاطراتم به روستا سفر میکنم، جایی که بوی خاک باران خورده با دیوارهای کاهگلی معنی پیدا می کند. ای کاش یک دهاتی بودم و حداقل سالی چند بار میتوانستم بوی خاک را با قلبم احساس کنم.ای کاش میشد بوی خاک باران خورده را در شیشه های عطر محصور کرد چون بوی خاک از بهترین عطرهاست، عطری که یاداور خداست. باران زیباست، بوی خاک باران خورده زیباست، بوی باران مرا می برد به دوران کودکی، به آن زمان که خانه ها کاهگلی بود، آن زمان که خدا در همین نزدیکی بود. تاج بدی ممنون میشم 🙃☺️

سوالات مشابه